امشب، امشب تو شهر چراغونه
خونه دیبا داغونه
مردم ده مهمون مان
با دامب و دومب به شهر میان
داریه و دمبک میزنن
میرقصن و میرقصونن
عید مردماس دیب گله داره
دنیا مال ماس دیب گله داره
سیاهی رو سیاس دیب گله داره
سفیدی مال پادشاس دیب گله داره
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود
لخت و عور تنگ غروب
سه پری نشسته بود
زار و زار گریه میکردن پریا
مثل ابرای بهار
گریه میکردن پریا
از افق جیرنگ جیرینگ صدای زنجیر میومد
از عقب از توی برج ناله شبگیر میومد
پریا گشنتونه
پریا تشنتونه
پریا خسته شدین
مرغ پر بسته شدین
پریای نازنین
چتونه زار میزنین
توی این صحرای دور
نمیگین که برف میاد
امشب تو شهر چراغونه
خونه دیبا داغونه
مردم ده مهمون مان
با دامب و دومب به شهر میان
داریه و دمبک میزنن
میرقصن و میرقصونن
میرقصن و میرقصونن
عید مردماس دیب گله داره
دنیا مال ماس دیب گله داره
سفیدی پادشاس دیب گله داره
سیاهی رو سیاس دیب گله داره
دنیای ما قصه نبود
پیغوم سربسته نبود
دنیای ما عیــونه
هرکی میخواد بدونه
دینای ما خار داره
بیابوناش مار داره
هرکی باهاش کار داره
دلش خبردار داره
دنیای ما همینه
بخوای نخواهی ایـنه
دنیای ما همینه
بخوای نخواهی ایـنه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر