گذشتههای دور
یادمه بچه بودیم تو گذشتههای دور
اون زمان که قلب ما پر بود از شادی و شور
روزی که تورو دیدم موهات رو بافته بودی
با گل سفید یاس گلوبند ساخته بودی
روزی که تورو دیدم موهات رو بافته بودی
با گل سفید یاس گلوبند ساخته بودی
یادمه روی درخت دو تا دل کنده بودیم
سال بعد از اون کوچه ما دیگه رفته بودیم
شاید اون دلها دیگه خشکیده رو ساقهها
شاید هم بزرگ شده زیر بال شاخهها
چه روزهای خوبی بود ولی افسوس زود گذشت
تا یه چشم بهم زدیم روز و هفتهها گذشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر