جدایی
بديات به خوبيات
دردم وغصه از نگات پر
نزار آب بگذره از سر
بيا از جدائي بگذر
بيا از جدائي بگذر
به تو گفتم نه يه بار بلكه مكرر
هر چه تنها بموني كمتر و كمتر
هر چي عاشق بموني بيشتر و بيشتر
ميشه وايستاد پاي تو تا دم آخر
روزي كه عشقم و از سر وا ميكردي
رفتي و پشت سرتم نگاه نكردي
اگه دوست داشتنم و باور ميكردي
تو دلم چه آتيشي به پا ميكردي
زير بارون مي خوامت
ظهر تابستون مي خوامت
مثل چهار فصل خدا
از دل و از جون مي خوامت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر